چرا اسلام پس از مرگ پدر، حضانت فرزند او را به پدربزرگ واگذار کرده و به مادر با توجه به این که زحمت فراوانی برای فرزند کشیده، واگذار ننموده است؟
نخست باید توجّه داشت که عقل انسان محدود است و نمیتواند به فلسفه همة احکام پی ببرد. ما باید بسیاری از احکام اسلام را از روی ]تعبّد[ و بندگی بپذیریم، برای مثال فلسفة این که چرا نماز صبح دو رکعت و نماز مغرب سه رکعت است را نمیدانیم، خدا حکیم است و همة دستورهای او بر اساس حکمت و مصلحت میباشد، ما بنده هستیم و همین امر ایجاب میکند، آن چه خدا فرموده با جان و دل بپذیریم. ذات اقدس الهی، ولایت بر اولاد کوچک را به پدر و جدّ پدری واگذار فرموده و به آنها اجازه داده آن چه مصلحت کودک اقتضا میکند دربارة مال وجان او انجام دهد. ممکن است از جمله ادلّهای که اسلام ولایت بر اولاد کوچک را به پدر داده، حقّ سرپرستی مرد بر خانواده باشد که از آیه شریف 34 نسأ، استفاده میشود: "الرِّجَالُ قَوَّ َمُونَ عَلَی النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَیَ بَعْضٍ; مردان سرپرست و نگهبان زنانند، به خاطر برتریهایی که خداوند از نظر نظام اجتماع برای بعضی نسبت به بعض دیگر قرار داده." مرد قدرت تفکّر و تدبیرش از زن بیشتر است; هم چنین مردان، قدرت تصمیمگیری و نیروی جسمی آنها از زنان بیشتر است و از آن جا که ولایت بر مال و جان کودک از طرفی به تدبیر و درایت نیاز دارد که مال کودک را در چه راهی به جریان اندازد تا سود بیشتری نصیب کودک شود و از طرفی حفظ آن در مواردی، به نیروی جسمی نیاز دارد; از این رو، اسلام این حق رابه پدر واگذار کرده است; البته باید توجّه داشت که مراد از فراوانی تدبیر و تفکر مرد، نوع مردان است; بنابراین، نباید این شبهه ایجاد شود که در میان بانوان کسانی هستند که درایت و تدبیر آنها به مراتب از برخی مردان بیشتر است. نکته دیگری که توجه به آن لازم است، آن است که مادر گرچه به صورت مستقیم و به عنوان ]حکم اوّلی[ شارع مقدس، حقّ ولایت و سرپرستی در مال وجان کودک را به او واگذار نکرده، لکن پدر و جدّ پدر و هم چنین حاکم شرع میتوانند مادر را سرپرست کودک قرار دهند; در این صورت، همان ولایتی که پدر داشت به مادر واگذار میشود. اگر مرادتان از سرپرستی فرزند، اداره کارهای کودک، ارشاد و راهنمایی او به آن چه برایش مصلحت است میباشد، این گونه امور ـ که به آن حق حضانت میگویند ـ حق مادر است. مادر باید از کودک به طور کامل مراقبت نماید، وی را از کارهای بد و ناروا باز دارد. قرآن در این باره میفرماید: "لاَ تُضَآرَّ وَ َلِدَةُ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُو بِوَلَدِه;(بقره،233) نه مادر ]به خاطر اختلاف با پدر[ حقّ ضربه زدن به کودک را دارد و نه پدر; از این آیه استفاده میشود که فرزند متعلق به پدر و مادر است و هر دو در برابر او مسئولیت دارند و باید کوشش کنند هر گونه ضرر جسمی و روحی را از او دور نمایند. پیامبر اکرم6 در اینباره میفرماید: همة شما مسئول هستید; زن درمحیط خانه بر فرزندو اهل خانواده شوهرش مسئولیت دارد.(صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل، ج 1، ص 242، ح 893، نشر دارالفکر.) در مورد اینکه نوشتهاید چرا کودکان یتیم از حق پدربزرگ محروم میگردند اگر مرادتان از حق حقّ ولایت است پدربزرگ یعنی جد پدری حق ولایت برای او ثابت است و اگر مرادتان از حق، ارث است; در این صورت نیز اگر پدر بزرگ از دنیا برود فرزندی نداشته باشد نوه یا نوههای او ارث میبرند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر